زاهدفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مذهب د، عابد معتکف، تارک دنیا، گوشهنشین، درویش، ریاضتکش مقدسنما ◄ بیتقوا [حالت اسمی: شخص زاهد▲]
خانوادهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: رابطه واده، فامیل برادری اهل خانه، اهل بیت، خانوار، تبار، خاندان، دودمان، سلسله، شجره خانوادگی آل، سلاله، ذریه اهل و عیال، عائله (عایله)، اهل ایل، قبیله،
سَرفرهنگ فارسی طیفیمقوله: بُعد ّه، مغز، جمجمه، مخ، مخچه پوست سر، پیشانی، جبین بالاخانه گردن تارک، زلف، مو، فَرق ملاج، ملاز هیپوتالاموس، هیپوفیز دِماغ، شعور
گوشهگیرفرهنگ فارسی طیفیمقوله: احساسات بین فردی منزوی، گوشهنشین، ایزوله، معتکف، تارک دنیا، درویش، ریاضتکش انزواطلب، مردمگریز بازنشسته محجبه، آفتاب مهتاب ندیده، محفوظ