جواهراتفرهنگ فارسی طیفیمقوله: احساسات فردی ات، زیور آلات، جواهراتسلطنتی، نشان سلطنت انگشتری، حلقهنامزدی، گردنبند، آویز، گوشواره، النگو، دستبند، بازوبند، سنجاق، گلسر، گلسینه، سینهری
نشان سلطنتفرهنگ فارسی طیفیمقوله: ارادۀ اجتماعی عام سلطنت، تاج، تخت، تاجوتخت، شنل ارغوانی، کلاه مرصع، چتر، پیشانیبند، عصا تخت طاووس، شیروخورشید تاج، افسر، دیهیم، تاج سلطنتی، تاج کیانی ت
قلّهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: بُعد أس، سَر▼، اوج، قطب، بالا، فوق، تاج، افسر، نوک، بالابالاها (بالابالا)، تارک ظُهر، نقطۀ اوج، رأس درخت، رأس موج، اوجمنحنی، نقطۀ عطف، بلندی برج، بارو، ا
قدرت را در دست گرفتنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: ارادۀ اجتماعی عام در دست گرفتن، زمام امور را در دست گرفتن، برتخت سلطنت نشستن، تاج پادشاهی را برسر نهادن، تصدیکاری را بهعهده گرفتن، غصب کردن، کودتا کردن
افتخاراتفرهنگ فارسی طیفیمقوله: احساسات فردی رات، افتخار، سربلندی، فخر حلقۀگل، تاج پیروزی، جایزه، نشان، مدال، پاداش، تحسین بنای یادبود، مجسمه، حرم، معبد، یادبود