ناتوانفرهنگ فارسی طیفیمقوله: علیت ان، کم زور، بی زور، بیبنیه، بیرمق، افتاده، ناکار، بیجان، ساقط درمانده، عاجز، افلیج، زمینگیر، پا[ی]شکسته، مفلوک، بسته، ببو، اخته، مخنث بیاختیار ب
بازیهای آبیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: حرکت بی، شنا، آبتنی، واترپلو، اسکی روی آب، قایقرانی، موجسواری، سرفینگ شنا، کرال، سینه، پشت، قورباغه، پروانه، پاپیون، دوچرخه، سُرخوردن، آببازی کانو، کای