آسانشدهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: تضاد در عمل (اختیار فردی) ، سادهشده، حاضر بهخدمت، سَبُک، تسلیمشده، بی قیدوشرط، راحت آسانکننده، مشکلگشا[ی]
بازیهای آبیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: حرکت بی، شنا، آبتنی، واترپلو، اسکی روی آب، قایقرانی، موجسواری، سرفینگ شنا، کرال، سینه، پشت، قورباغه، پروانه، پاپیون، دوچرخه، سُرخوردن، آببازی کانو، کای