چیز بدلفرهنگ فارسی طیفیمقوله: نحوۀ ارتباط دل، جنس تقلبی، مجعول، دروغ دروغگویی، شیء بی جوهر شخص دورو، شیاد، متظاهر، شارلاتان
داوطلبانهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار فردی؛ عام انه، نطلبیده، بیدریغ، بدون مضایقه، خودبهخود غیراجباری، انتخابی، انتخابشده مفتی، رایگان
بهنحو اسرافآمیزفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مناسبات ملکی د] بهنحو اسرافآمیز، ازروی ولخرجی اسرافآمیز، ولخرجانه، بیپروا، بدون مضایقه، بیدریغ
بیغرضفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اخلاقیات غرض، بیطرف، بیتعصب، غیرشخصی، کنارهگرفته، بهحق، نجیب فداکار، وفادار، بهفکر، مواظب، خیرخواه خنثا، بیتفاوت بیدریغ، بدون مضایقه علیالسویه