گستاخفرهنگ فارسی طیفیمقوله: احساسات فردی تاخ، جسور، پاچهورمالیده، فحاش، بیادب، مغرور، تحقیرکننده بی بندوبار خیره، بیشرم▼ نخاله، لوس، ارنئوت، متجاسر هار☹، شرور
عصبانی بودنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: احساسات بین فردی دن، بی صبر بودن، عصبیبودن، غریدن، بلند صحبت کردن، نگاه غضب آلود کردن، خیره نگریستن، ترشرو بودن اعصاب کسی خراب بودن، اعصاب کسی خرد (داغان
تباه کردنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: علیت ردن، ازمیان بردن، به(بر)باد دادن، خراب کردن، ازبین بردن، ضایع کردن، به هدر دادن، باطل کردن، بی اثرکردن، ملغی کردن، برداشتن نابودکردن، ازصفحۀ روزگار