بیصداییفرهنگ فارسی طیفیمقوله: رسانۀ ارتباط . وسیلۀ انتقال اندیشه ] بیصدایی، صداگرفتگی، لال بودن صدای خشک حرف بیصدا سکوت
بیوفاییکردنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار فردی؛ عام کردن، حزب عوض کردن، مرتد بودن، خیانت کردن، نادرست بودن، رعایت نکردن، پابرجا نبودن، نقض عهد کردن
مشکل سخنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: رسانۀ ارتباط . وسیلۀ انتقال اندیشه مشکل سخن، آفازیا، ناخوشی بیزبانی، بیصدایی لکنت، لکنت زبان، زبانگرفتگی، تپق، عدم تلفظ حرف ر، صحبت نوکزبانی مفهوم نب
کمحرفیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: رسانۀ ارتباط . وسیلۀ انتقال اندیشه کمحرفی، کمگویی، خاموشی، سکوت احتیاط در سخنگویی، کتمان مختصرگویی، ایجاز بیصدایی
سکوتفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ آلی ت، خاموشی، خموشی، خلاء، درنگ، آرامش، سکون، عدم تحرک گنگی، بیصدایی صمت اختناق ◄ تحدید
لامذهبیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مذهب مذهبی، بیدینی، مادیگرایی، بیخدایی، آتهئیسم، اباحت، بیتقوایی کفر، ضدیت بامذهب▼ مذهب کاذب، شرک، بتپرستی فقدانمذهب، الحاد، ناباوری، مذهب شکاکیون،