بیمهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار آتی یمۀ اتکایی، بیمۀعمر، بیمۀ حوادث، بیمۀ شخص ثالث، بیمۀ بدنه بیمهگذار (بیمهگزار)، بیمهشونده، بیمهگر، بیمهکننده، بیمهنامه
بازماندهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: کمیت بازمانده، وارث، یادگار، جانشین، ذینفع بیوه، مطلقه بازماندگان، اعقاب برکنارشده، مردود
شبیه بودنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: رابطه بیه بودن، مشابهت داشتن، ماندن، مانستن، رفتن، تقلید کردن بهنظرشبیه بودن، نزدیک بودن مطابقتداشتن، مرتبط بودن، مربوط بودن جفت بودن ارث بردن، بهکسی ر
آلیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ آلی لی، ارگانیک، بیو، زنده، زیستی، حیاتی جاندار، حیوانی، جانوری، گیاهی اندامی، بافتی، جسمی، بدنی هوازی، ناهوازی