فقرفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مناسبات ملکی ، بینوایی، ناداری، تنگدستی، احتیاج، نیازمندی، مضیقه، افلاس، تنگروزی، افتادگی، درماندگی، فلاکت، نداری، هیچی، عسرت، مسکنت گدایی، دریوزه، پرسه
مفلوکفرهنگ فارسی طیفیمقوله: نتیجۀ عمل وز، سیاهبخت، بداقبال، عاجز، بیطالع، بیسرانجام، بینوا، بیستاره، شوم، مضطر، پست ناموفق، تهیدست، درسختی، فرسوده مظلوم
طبقۀ اجتماعیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: تضاد در عمل (اختیار فردی) ، ارباب، فئودال، رعیت، سرمایهدار، کارگر، روحانیت، جنگیان، برزگران، پیشهوران، بینوایان بورژوازی، خردهبورژوازی کاپیتالیست