مدللفرهنگ فارسی طیفیمقوله: فرآیند استدلال ، نشاندهنده، نمایانگر، مثبت، بیانگر، بازگوکننده، تأییدکننده، اقناعکننده، متقاعدکننده منتجه نسبی مبادی ایجابی
نمودنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: رسانۀ ارتباط . وسیلۀ انتقال اندیشه ن، نمایاندن، نشانهبودن از چیزی، منعکس کردن، نشان دادن، ارائه کردن، دلالت داشتن، نشانگر بودن، بیانگر بودن نمایش دادن، ت