پردهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ آلی بان، کرکره، پردهکرکره، دراپه، پشتپنجرهای، آفتابگیر، آفتابگردان نقاب، پوشش پشت پرده بودن، استتار
روغنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ غیرآلی اتی، روغنزیتون (کنجد، آفتابگردان، بادام زمینی، سویا، ...)، روغن حیوانی، کرمانشاهی، روغنجامد (اشباع نشده، ...)، چربی▼ روغن [کبد] ماهی دانهها
شخص مدافعفرهنگ فارسی طیفیمقوله: تضاد در عمل (اختیار فردی) ع، دژبان، میلیشیا، نظامی، پاسبان، پاسدار، محافظ طرفدار، کمک کننده دروازهبان، -بان، نگهبان فرد انقلابی
تهیدست بودنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مناسبات ملکی تهیدست بودن، فقیر بودن، گداییکردن، محتاج بودن، نیاز داشتن آهدربساط نداشتن، پشم درکلاه نداشتن، باد هوا خوردن، آه نداشتن که باناله سوداکردن،
فوتبالفرهنگ فارسی طیفیمقوله: احساسات فردی هند، استپ، بک، پنالتی، تکل، قیچی فوتبالیست، فورواردر، حمله، نوک حمله، دفاع، مدافع، بک، هافبک، گلر، دروازه بان