اغلبفرهنگ فارسی طیفیمقوله: زمان غلب، غالباً، خیلی اوقات، اکثرا ً، بیشتر، بیشتر اوقات بارها، بهدفعات، بهکرات، مکرراً، کراراً
کتک زدنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: تضاد در عمل (اختیار فردی) بهروی کسی بلندکردن، له کردن، محکم زدن، کوبیدن، شاخ زدن، کله زدن، باسر زدن، ضربه زدن، لگدزدن، زور بهکار بردن
افزودنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: کمیت اد کردن، بیشترکردن، اضافه کردن، بالا بردن، افزایش دادن، تکثیر کردن، تولید کردن، بار آوردن دوبرابر کردن، تکرار سه باره، مکرر کردن، تکرار کردن توسعه د
موضوعفرهنگ فارسی طیفیمقوله: شکلگیری عقاید؛ عام ضوع، مبحث، امر، عنوان، سوژه، مطلب، خبر مبتدا، سرفصل، باب، مقوله، رشته، فصل بخش، مدخل، تیتر◄ جزء محتوا، درونمایه، متن، تم، مایه، مضمون،