بوی بدفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ آلی د، تعفن، عفونت، ناگوارایی، بوی گندیدگی، تجزیه، گند، نا، زیربغل، بوی دهان سیر، پیاز کثافت، ناپاکی، فاضلاب، گنداب
بوی بدفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ آلی د، تعفن، عفونت، ناگوارایی، بوی گندیدگی، تجزیه، گند، نا، زیربغل، بوی دهان سیر، پیاز کثافت، ناپاکی، فاضلاب، گنداب
بوفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ آلی ، عطر، بوی بد، رایحه، دود، بخور، عود نسیم نا بویایی، شامه، مشام، بینی، دماغ، سوراخ بینی ◄ برآمدگی استشمام
بو کردنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ آلی بو کردن، بو کشیدن، بوییدن، نفسکشیدن کشف کردن بو دادن، اسپند دود کردن، دود دادن