متعلق بهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مناسبات ملکی ] متعلق به، مالِ، ازآنِ دراختیارِ، درتصرفِ مختص به وابسته به، مربوط به
مالکانهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مناسبات ملکی مالکانه، ملکی، مالکیت، ملک، زمین منقول، غیر منقول شخصی، خصوصی، اختصاصی، استحقاقی سهامی، تجاری، ثبتشده [شخص حقوقی] ثبتشده [امتیاز و اختراع]
کمک کردنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: تضاد در عمل (اختیار فردی) کمک کردن، یاری کردن، دست کمکدراز کردن، همکاری کردن راه آمدن وام دادن آب به آسیاب کسی ریختن، کمک دادن، کمک رساندن، یاری دادن، یا
بودنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: وجود ل] بودن، وجود داشتن جزیی ازچیزی بودن، قائم به ذات بودن ازقبلبودن، مقدم بودن رایج بودن، اکنونبودن تداوم داشتن، ادامه دادن، بقا داشتن، دوام داشتن، طول
نظم برقرار کردنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: نظم قرار کردن، منظم کردن، سرراستکردن، به قاعده کردن، بهتر کردن تنظیم کردن، میزان کردن، کوک کردن، سازگار کردن سازمان دادن، استاندارد کردن، متمرکز کردن، هم
دستگاههای موسیقی ایرانی: ماهورفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ آلی موسیقی ایرانی: ماهور، دشتی، همایون، شور، نوا، راستپنجگاه، سهگاه، چهارگاه، افشار برگردان (برگرد)، برداشت، بازگشت، مرکبخوانی، اوجوحضیض اصول (ه