متعلق بهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مناسبات ملکی ] متعلق به، مالِ، ازآنِ دراختیارِ، درتصرفِ مختص به وابسته به، مربوط به
بودنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: وجود ل] بودن، وجود داشتن جزیی ازچیزی بودن، قائم به ذات بودن ازقبلبودن، مقدم بودن رایج بودن، اکنونبودن تداوم داشتن، ادامه دادن، بقا داشتن، دوام داشتن، طول
افترافرهنگ فارسی طیفیمقوله: اخلاقیات همت، بهتان، اَنگ، لُغُز، غیبت، غیرحقیقت هجو، عیبجویی، توهین، استهزا فحش ◄ فحاشی
شیءفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ عام یز، عین، قلم، کالا طبیعت بیجان موجود، مخلوق، پدیده، آفریده جنس، متاع پدیده، عارضه، حادثه، عینیت الفاظ خمسه: جنس، نوع، فصل، عرض عام و عرضخاص اجنا
چونفرهنگ فارسی طیفیمقوله: علیت یرا، چه، چونکه، برای اینکه، بهدلیل اینکه، چه آنکه، بهآن سببکه، بهعلت آنکه، ازآنجاییکه، ازآن جا[که] بهدلیل، بهسببِ، بهمناسبتِ، بهعلتِ ازبهرِ
بینامیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: رسانۀ ارتباط . وسیلۀ انتقال اندیشه نامی، ناشناسی اسمش چیه، چیز، فلان، بهمان، فلانی، یارو، ابلی، بابا، باجی، ایکس، ایگرگ گمنامی