باطلفرهنگ فارسی طیفیمقوله: فرآیند استدلال ، منسوخ، مردود، ملغا، ملغی، لغو، ردشده، محکوم، ردکردنی یاوه، عبث، ضایع، مهمل، پوچ، نامعقول، غیرمنطقی، بیهوده نادرست، بیمعنی، ناحق، ناراس
باتلاق (باطلاق)فرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ غیرآلی اق (باطلاق)، مرداب، تالاب، برکه، مانداب، لجنزار، ریگ روان، منجلاب، گِل آبگند، آب ایستاده، آب مرده، آب راکد، آب فاضلآب ◄ گنداب راهآب، دریاچ
باتلاق (باطلاق)فرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ غیرآلی اق (باطلاق)، مرداب، تالاب، برکه، مانداب، لجنزار، ریگ روان، منجلاب، گِل آبگند، آب ایستاده، آب مرده، آب راکد، آب فاضلآب ◄ گنداب راهآب، دریاچ
ذاتیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: وجود ماهوی، باطنی، فطری، جبلی، درونی، عمیق، ریشهای، کیفی، ماهیتی جزء لازم، قطعه، ترکیبشونده، تشکیلدهنده داخلی، درونی تافته، تلویحی، مشمول جدانشدنی، لا
بیهودهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: وجود عارضی، عبث، باطل، ناچیز، بیپایه، بیپا، بیجهت، بیخود، بیاساس، پوچ، مهمل، توخالی، بینتیجه، بدفرجام، بیعاقبت، دلسردکننده، هدر، بیفایده، مشروط،
عرضیتفرهنگ فارسی طیفیمقوله: وجود عرضیت، ذاتی بودن، باطنیبودن، لزوم ذاتی، اساسی بودن بالقوگی، استعداد، توانایی، نهفتگی درونی بودن، درونگرایی، ذهنیگرایی، ذهنیتگرایی، گرایشات ذهنی،