بهبودفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار آتی ود، پیشرفت، ترقی، توسعه، رُشد، بالندگی، پویایی، تقدم اصلاح، بهینهسازی، ارتقا، ترفیع بهسازی، عمران، عمارت، احداث، ساختمان آبادسازی، آبادانی،
درحال بهبودفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار آتی بهبود، درحال توسعه، بالنده، بازسازی شده مترقی، متجدد، متمدن کننده، اصلاحطلب، اصلاحطلبانه، رفرمیست، پویا عمرانی، آبادانی، فرهنگی بهبودپذیر،
درمان کردنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار آتی ان کردن، مداوا کردن، شفادادن، بهبود بخشیدن، چاره کردن، بههم آوردن، معالجه کردن، التیام بخشیدن (دادن)
تخفیف دادن [درد]فرهنگ فارسی طیفیمقوله: علیت ن [درد]، ملایم کردن▲، معتدل کردن، آسوده کردن، آرام کردن، تخفیف بخشیدن، تسکین دادن، بهبود دادن
آرام کردنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: عواطف عام آسوده کردن، معتدلکردن، آب برآتش زدن، آب برآتش کسی ریختن، تسکین دادن، متوقف کردن، آشتیدادن، بهبود دادن آرامشبخشیدن، آرام دادن، اطمینان دادن (بخش
بهبودفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار آتی ود، پیشرفت، ترقی، توسعه، رُشد، بالندگی، پویایی، تقدم اصلاح، بهینهسازی، ارتقا، ترفیع بهسازی، عمران، عمارت، احداث، ساختمان آبادسازی، آبادانی،
درحال بهبودفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار آتی بهبود، درحال توسعه، بالنده، بازسازی شده مترقی، متجدد، متمدن کننده، اصلاحطلب، اصلاحطلبانه، رفرمیست، پویا عمرانی، آبادانی، فرهنگی بهبودپذیر،