تَهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: بُعد تَه، بُن، پایه، قاعده، تکیهگاه قعر، کَف، شکم، زمین، تحت، سطح زیرین ◄ پایینی ریشه، بیخ، شالوده، زیربنا، بنیان، اساس، بنیاد زمین، زمینه، کف، فرش ماتح
شاخ وبرگفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ آلی ه: شاخه، سرشاخ، بُن، برگ، ساقه، جوانه، تنه، کُنده، بالاتنه، ریشه، پیاز، غده، پاجوش، بچه، نشا، رخ، نافه برگک، برگچه، برگه، بَشَره، برچه گل، بهارن
انتهافرهنگ فارسی طیفیمقوله: نظم ا، قطب، نوک، نهایت، منتهیالیه، منتهاالیه، پایان، آخرخط، ته ِخط بن، ته غایت، مرز، حدّ پایانه، مقصد رأس، قله پیامد عقب پسوند آند، کاتد، شمال، جنوب مت
چیز ثابتفرهنگ فارسی طیفیمقوله: تغییر رامگاه، اثاثه، قید، بنا، نهاد، بنیاد، شالوده، رُکن، اساس، پایه، بُن، ریشه، ستون، عمود، قانون، قاعده
منشأ (محل پیدایش وصدورفرهنگ فارسی طیفیمقوله: علیت ل پیدایش وصدور، علت آغازین)، منبع، خاستگاه، سرچشمه، آبشخور، مبدأ اساس، پایه، مبنا، مایه، اصلیت، محور، مصدر، علت▲ معدن، مخزن، انبار مأخذ نطفه، هسته،