بیعدالتیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اخلاقیات نصافی، سوءقضاوت، عدم تشخیص، ظلم، اجحاف، زور، ستم، تطاول، دستدرازی، تعدی، تجاوز، غصب، عمل بیرحمانه حمایت ازخویشاوندان، پارتیبازی، آشنابازی، اجح
بهآب انداختن کشتیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: حرکت عل] بهآب انداختن کشتی بادبان برافراشتن، سفر کردن ملاح شدن، بهدریا رفتن رهیابی کردن پارو زدن
ناسالمفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار آتی لم، ناخوش، ناتندرست، رنجور، ضعیف، بیحال، ناتوان، رنگ پریده، متشنج دردمند، ناراحت تبدار، تبزده، تبآلود، ملتهب، تبناک آشولاش، بادبادی، ناخوش
ادوات ناوبریفرهنگ فارسی طیفیمقوله: حرکت اوبری، سکستانت، قطبنما، رادار، چراغ دریایی، نقشه سکان، لنگر، تیغۀ موتور، پارو، بادبان جیپیاس، سیستم موقعیتیابی جهانی، ماهواره لنگرگاه، مارینا، ا
ناوفرهنگ فارسی طیفیمقوله: حرکت تی، سفینه، جهاز، قایق، لنج، قایق بادبانی، قایق بادی، کشتی بخار، هاورکرافت، ناو هواپیمابر، کشتیجنگی زیردریایی، سکوی دریایی قایق نجات، بادبان، پارو نا