زندانیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: ارادۀ اجتماعی عام زندانی، بندی، بازداشتی، اسیرجنگی، زندانی سیاسی متهم، محکومبهحبس، محکوم بهزندان بااعمال شاقه زندانی انفرادی درزندان، درمحبس، پشتمیلهها
سردکنندهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ آلی چال، فریزر، وسیلۀسرمازا، یخچالفریزر، سایدبایساید، یخچال دوبَر، یخچال مصنوعی، سردخانه، پنکه، بادبزن، کولر، کولر آبی، گازی، آبسردکن، پکیجیونیت
بخاریفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ آلی ق، کرسی، هیتر، سماور، کتری، دیگ، رادیاتور، شعلهپخشکن پتوبرقی، کیسۀ آبگرم آبگرمکن، سونا، جکوزی گرمخانه، گلخانه ◄ باغ آشپزخانه، پختوپز، منقل، ک