باسَنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: بُعد ن، نشیمنگاه، کفل، تهیگاه، دنبه، کون، مقعد، مخرج، بدن انسان پهلو، آبگاه
خروجیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: حرکت رب خروجی، راهبیرون، راه خروج، دلتای رود، مصب رود، مخرج مقعد، باسَن اگزوز دهانۀ خروجی، نازل، راه آب دهان سوراخ، حفره، درز، روزنه، رخنه، شکاف، فاصله ≠
تَهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: بُعد تَه، بُن، پایه، قاعده، تکیهگاه قعر، کَف، شکم، زمین، تحت، سطح زیرین ◄ پایینی ریشه، بیخ، شالوده، زیربنا، بنیان، اساس، بنیاد زمین، زمینه، کف، فرش ماتح
وسیلۀ اندازهگیریفرهنگ فارسی طیفیمقوله: شرایط و عَمَلِ شهود ۀ اندازهگیری، دماسنج، میزانالحراره سرعتسنج، کیلومترشمار، مسافتسنج، عمقسنج زلزلهنگار مترونوم، ساعت الکلسنج آمپرمتر، آمپرسنج، ا
خیرخواهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: احساسات بین فردی ه، نیکوکار، خَیّر، مهربان، رئوف، مشفق، دوستدار، بخشنده، بامدارا، حساس، دلسوز پاکطینت، خوشفطرت مصلحتجو، مُصلح، نیکسگال، نیک اندیش، نا
قابل تأییدفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اخلاقیات ید، قابل قبول، مرجح، درخور، شایسته، شایان، مفید مقبول، پسندیده، ستودنی، دلپسند، همهپسند، مطلوب، مرضیه، عالی شایان تقدیر، سزاوارتمجید، ممدوح پذی