ولایتفرهنگ فارسی طیفیمقوله: علیت م] ولایت، قیمومت ابوت، پدری، بابایی کفالت، حضانت امامت، هدایت، حکومت الهی
تصرفکردنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مناسبات ملکی دن، غصب کردن، بالا کشیدن، مصادره کردن، اشغالکردن، ارث پدر (بابای) خودرا خواستن صاحب شدن، صاحب بودن بهزورگرفتن، بهزور ستاندن، برای خود بردا
خواستنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: ارادۀ اجتماعی - خاص ] خواستن، خواهش کردن، روانداختن تقاضا کردن، استدعا کردن، طلبکردن نیاز خودرا اعلام کردن، طلبیدن، نیاز داشتن دعوت کردن، فراخواندن پیگی
عزیزمفرهنگ فارسی طیفیمقوله: احساسات بین فردی ق من، محبوبۀ من، جانم، دلم، جان دلم، جان من، نازنین من طبیب من، حبیب من سرور محترم، آقایمحترم، سرور گرامی، استاد گرامی، دوست عزیزم، استا