محیطیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: بُعد ی، پیرامونی، جنبی، جانبی، مجاور، کناری، بغلی، بیرونی [فضا]، نزدیک محیط، احاطهکننده، فراگیرنده، جامع، همهجانبه، گسترده، فراگیر، جهانشمول، شامل [≠
کتابیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: رسانۀ ارتباط . وسیلۀ انتقال اندیشه فت] کتابی صحافیشده چاپشده، نشرشده، زیرطبع جیبی، بغلی، افستی، بیاض، مجلد، جلدشده، مذیل
کاسهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: فضای عام وزه، گلدان، بطری، شیشه، کریستال محیط شفاف بانکه، لگن، لگنچه، آبدان، آفتابه لگن، بادیه، دبه پارچ، تُنگ، مشربه، قدح، جام، لیوان▼ بطری، صراحی، گل
فلاکتفرهنگ فارسی طیفیمقوله: نتیجۀ عمل ت، ادبار، مصیبت، نکبت، تیرهروزی، سیهروزی، گرفتاری سخت، بلا، رنج روز بد، فاجعه ورطه بلایا، بلیه
دلیرفرهنگ فارسی طیفیمقوله: احساسات فردی بیباک، جسور، پرجرئت، متهور، دلاور، بهادر، بادل، پردل، شیردل، پهلوان، بزنبهادر، باغیرت، متجاسر، نترس، بادلوجرئت گستاخ، طاغی، سرکش، جسور، ب