بلاهتفرهنگ فارسی طیفیمقوله: نتیجۀ استدلال ت، کودنی، عقب ماندگی مسخرگی پریشانی، پریشانی خیال، بیتوجهی
باخطرمقابله کردنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار آتی بله کردن، باآتش بازی کردن، جان برکف بودن، جسور بودن، مصمم بودن، درافتادن، بهمبارزهطلبیدن قمارکردن
شهرفرهنگ فارسی طیفیمقوله: فضای عام ، بلده، بَلَد، مدینه، مادرشهر، ابرشهر، متروپلیس، تهران بزرگ، مرکز، پایتخت قصبه، بخش، منطقۀ شهری، شهرک، حوالیشهر، حومۀ شهر، مرکز شهر، بالایِ شهر،
تأیید کردنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: ارادۀ اجتماعی - خاص ردن، موافقت کردن، پاسخمثبت دادن، سرتکان دادن، بله گفتن، تندردادن، پذیرفتن، اجابتکردن، رضایتدادن، صحه گذاشتن، تسلیم شدن، مدارا کردن
ناتوانیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: علیت ناتوانی، بیدفاعی، نارسایی، سستی، ضعف عجز، درماندگی ناشیگری، عدم مهارت کبرسن، کهولت، فرتوتی، پیری معلولیت، قطع نخاع، فلج، ناباروری، سترونی آسیب پذیر
اَبلَهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: نتیجۀ استدلال َه، احمق، تهیمغز، کمهوش، قاصر، نارسا، مغزخرخورده، ببو، بُله مضحک، نامعقول، مسخره سادهلوح، خام، بیتزویر، نادان، معصوم، بیگناه، بچه، بچگ