سازهای بادی برنجیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ آلی برنجی، شیپور فرانسوی، ترومبون، توبا، شیپور، ترومپت، ساکسوفون، کورنت، هورن (شیپور)فرانسوی، بوق، ناقور
پیچیدگیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: نظم ی، بغرنجی، دشواری، سختی، غیر قابل درک بودن تودرتویی، درهم پیچیدگی، بافت متقاطع کلافسردرگم، پیچ، گیر، گره، قفل فتنهانگیزی تاریکی تعقیر
تحریکشدهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: احساسات فردی ] تحریکشده، ملتهب، بدتر شده بغرنج، پیچیده بهبودنیافته، زوال یافته
درهمفرهنگ فارسی طیفیمقوله: نظم رهخورده، درهمپیچیده، سردرگم، پیچ و تابدار، پیچیده بغرنج، غیرقابلدرک مانع
سختتر کردنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: احساسات فردی ختتر کردن، تشدیدکردن، بدترکردن، برانگیختن، استخوان لای زخم گذاشتن، آتش زدن بغرنج ترکردن، تقویت کردن، افزودن، زوال یافتن