بازفرهنگ فارسی طیفیمقوله: شکل باز، گشاده، گشوده، مفتوح، فراز درمعرض دید، بازاری، علنی، دردسترس یا در معرض دید همگان، سرگشاده، بیحجاب، آشکار بدون مانع، بیحفاظ دایر، جاری، فعال، م
خوشسلیقهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: احساسات فردی ] خوشسلیقه، باذوق، با فرهنگ باریک بین، نازک اندیش، آزموده، خبره، منتقد منتقد هنری سادهپوش
کاملفرهنگ فارسی طیفیمقوله: کمیت تکمیل، درست، تام، تمام، پایانیافته، بهتماممعنا، یکجا، تمامعیار، کامل (دارای کمال) مفصّل، مشروح، باذکر جزئیات، طویل [کلام] بهسزا، صحیح، قرص، بی
موقعیتفرهنگ فارسی طیفیمقوله: فضای عام موقعیت جغرافیایی، موضع، موقع، محل، مقام، جایگاه، معرض، نشانی، آدرس، مکان، [ قرارگاه 187]، کجایی، جا، محل احتمالی، محل دقیق، نشانی دقیق نقطه، نقط
صاحبنظرفرهنگ فارسی طیفیمقوله: نتیجۀ استدلال طّلع، آگاه، ایدئولوگ، نظریهپرداز، تئوریسین، خبره، افراد بصیر، اهل ذوق، باذوق دوستدار، کلکسیونر، آدم خوشسلیقه مستشرق، باستان شناس آدم شیفت
باهوشفرهنگ فارسی طیفیمقوله: نتیجۀ استدلال وش، سریعالانتقال، زیرک، هوشیار، اژیر، زرنگ، تندذهن، نابغه، دانا، فهیم، چیزفهم، هوشمند، بخرد، باذکاوت، داهی مکار، زیرک دارای سلامت عقل، فهم