شخص جستجوگرفرهنگ فارسی طیفیمقوله: شرایط و عَمَلِ شهود تجوگر، آدم کنجکاو، محقق، کاوشگر، پژوهشگر ممتحن، بازپرس، بازرس، بازجو جاسوس فضول پوینده، جستجوکننده، جوینده، پیجو بازبین
بازپرسفرهنگ فارسی طیفیمقوله: شرایط و عَمَلِ شهود رس، بازجو، شخص جستجوگر کارآگاه، بازرس، کارآگاه خصوصی جاسوس، خبرچین، آنتن، خبرگیر، خبرآور مفتش، منهی، مستنطق
مرجع نظردهندهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: نتیجۀ استدلال ظردهنده، داور، حَکَم، حاکمشرع، قاضی کارشناس، کارشناس رسمی، ارزیاب کارآگاه، بازرس، بازپرس، مشاور منتقد، رسالهنویس ناظر، ناظرین سیاسی، مفسر