بسیارفرهنگ فارسی طیفیمقوله: عدد لی، زیاد، فراوان، بیشمار، بیحد، بیحدوشمار، کثیر، عدیده، متعدد، بیاندازه، افزون، مالانهایت، وافر مُفصّل، طویل [کلام] هنگفت، گران، فاحش بیشتر، عمده
تعددفرهنگ فارسی طیفیمقوله: عدد بسیاری، بسامد، کثرت، افزونی، فزونی، انبوهی، بیشماری، فراوانی، وفور چندگونگی، چندگانگی، چندتایی، چندبرابری مثل مور و ملخ، انبوه مردم ازدحام، جمعیت، تر
وفورفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار آتی بسیاری، زیادت▼، افزونی، فراوانی، فراخی، تکثر، کثرت، تعدد، اشباع نعمت، برکت، خیروبرکت طغیان، سیل افراط، زیادهروی، پرخوری، عدم اعتدال بیش ازضر
خیلیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: عدد ، بسیار، زیاد بیشتر، اکثراً، غالباً بهافراط، الیماشاءالله، بسیار زیاد، بیشازاندازه اینهمه ایبسا
مینیاتورفرهنگ فارسی طیفیمقوله: بُعد تور، تصویر بسیار کوچک، تصویر ریز و ظریف، تابلوی نقاشی مینیاتوری کردن، کوچک کردن عکس، کنتاکت، عکاسی طرح کوچکشده میناتوریبودن، ظرافت، باریکی، نازکی
وافرفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار آتی افر، بسیار، پربار، سرریز، تمام، پُر مفرط، بیشازحد، زائد▼ بسیار، خیلی، زیاد، فراوان▼، عدیده، متعدد، بیشمار، کثیر، بیحد، بیاندازه، عظیم، ما