آغاز کردنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: نظم آغاز کردن، شروع کردن، آغازیدن، عزیمت کردن، رهسپار شدن در دستگرفتن، عهدهدار شدن دکان بازکردن، بساط پهن کردن، فروختن بابچیزی را گشودن، بهچیزی افتادن،
فرشفرهنگ فارسی طیفیمقوله: بُعد گلیم، گبه، جانماز، بساط، بوریا، پادری، تودری، زیرانداز، پشتی، قالیچه، سرانداز، کناره، تخته ذرعونیم مخده ◄ صندلی نقش قالی ◄نگار رنگ فرش ◄سفید 427 ..
فروشگاهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مناسبات ملکی مغازه، حجره، دکه، گیشه، بساط دستفروشی، بنگاه، نمایشگاه، بوتیک، آژانس، شعبه، نمایندگی، صرافی سوپر، بقالی، سوپرمارکت، فروشگاه بزرگ، فروشگاهها
بزمفرهنگ فارسی طیفیمقوله: حرکت ، میهمانی، مهمانی، پذیرایی، سور، ولیمه، سورچرانی، اطعام، افطاری، عروسی، ختنهسورون، پارتی خوان، سفره، بساط، میز، خوان انعام خوانچه رومیزی اسبابسفره
فروختنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مناسبات ملکی ختن، بهفروش رساندن، برای فروش گذاشتن، ارزان فروختن، بهباد دادن، حراج کردن، بهمزایده گذاشتن، تهیهکردن بساط پهن کردن، آغاز کردن بهنسیه فرو