بزرگفرهنگ فارسی طیفیمقوله: کمیت ] بزرگ، کبیر، درشت قابلتوجه، زیاد، بسیار، فراوان بیش، بیشتر، زیادتر، افزونتر، اکثر، اغلب، بیشترین، حداکثر، اکثریت، برترین گنده، سنگین جادار، وسیع
بزرگیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: کمیت بزرگی، عظمت، درشتی، اندازه بینیازی، کاملبودن بسیاری، فراوانی، وفور اغراق بینهایت مقدار، کمیت، درجه وسعت، فضا زور، توان توانایی، تأثیر تورم، انبسا
احترام گذاشتنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اخلاقیات حترام گذاشتن، احترام گذاردن، احترام کردن، محترم شمردن، گرامی داشتن، پرستیدن ادب کردن، احترام کسی رانگاه (نگه) داشتن، رعایت احترام کردن، حرمت گذا
شاخ وبرگفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ آلی ه: شاخه، سرشاخ، بُن، برگ، ساقه، جوانه، تنه، کُنده، بالاتنه، ریشه، پیاز، غده، پاجوش، بچه، نشا، رخ، نافه برگک، برگچه، برگه، بَشَره، برچه گل، بهارن
اعتبارفرهنگ فارسی طیفیمقوله: احساسات فردی ، صیت، ناموس، احترام، آبرو، شرف، پرستیژ، حرمت، نام، عرض، عصمت عزت، بزرگی، شرافت، اهمیت، برتری اصالت، نجابت، اشرافیت، نجبا نفوذ، تأثیر، هیبت،
بزرگفرهنگ فارسی طیفیمقوله: کمیت ] بزرگ، کبیر، درشت قابلتوجه، زیاد، بسیار، فراوان بیش، بیشتر، زیادتر، افزونتر، اکثر، اغلب، بیشترین، حداکثر، اکثریت، برترین گنده، سنگین جادار، وسیع