بزرگیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: کمیت بزرگی، عظمت، درشتی، اندازه بینیازی، کاملبودن بسیاری، فراوانی، وفور اغراق بینهایت مقدار، کمیت، درجه وسعت، فضا زور، توان توانایی، تأثیر تورم، انبسا
بزرگفرهنگ فارسی طیفیمقوله: کمیت ] بزرگ، کبیر، درشت قابلتوجه، زیاد، بسیار، فراوان بیش، بیشتر، زیادتر، افزونتر، اکثر، اغلب، بیشترین، حداکثر، اکثریت، برترین گنده، سنگین جادار، وسیع
بازرسی کردنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ آلی کردن، مراجعه کردن، تفحصکردن، کنجکاوی کردن، مطالعه کردن دیدوبازدید کردن، سَر زدن
بزرگیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: کمیت بزرگی، عظمت، درشتی، اندازه بینیازی، کاملبودن بسیاری، فراوانی، وفور اغراق بینهایت مقدار، کمیت، درجه وسعت، فضا زور، توان توانایی، تأثیر تورم، انبسا
درشتیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: بُعد عظمت، بزرگی، وسعت، حجم، بزرگی ابعاد نهایت بزرگی، غایتبزرگی جثه اضافهوزن، چاقی ضخامت
برتریفرهنگ فارسی طیفیمقوله: کمیت ، مهتری، بزرگی، بالایی، بالادستی، امتیاز، ارشدی، علو، والایی، کمال تمایز، ارجحیت، انتخاب برتر، اولویت، ترجیح، اهمیت، انتخاب جلو بودن، تقدم [در زمان]
پیریفرهنگ فارسی طیفیمقوله: زمان هولت، کهنسالی، سالخوردگی، سالمندی، بزرگی سر پیری، روزگار پیری، دورۀ پیری، پیرانهسر آخرخط سن کمال