برگمارندهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: ارادۀ اجتماعی عام ه، منصوبکننده، ادارهکننده، مدیر، رئیس، حکمران، ارباب کارفرما، تولیدکننده
شمردنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: عدد ن، حساب کردن، درآمارآوردن، محاسبهکردن، شمارهگذاری کردن، نمره دادن، شماره گذاشتن، حساب رانگهداشتن، لیست کردن برشمردن، تکرارکردن حسابداری کردن انبارگ
تکرار کردن [صحبت]فرهنگ فارسی طیفیمقوله: عدد صحبت]، دوباره گفتن، یادآوری کردن، مطرح کردن، بازگویی کردن، نقل کردن، پرچانگی کردن، پرگویی کردن، وراجی کردن، پرحرفی کردن، وراج بودن مرور کردن، برشمردن