بهداشتفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار آتی اشت، حفظالصحه سلامت، صحت اقدامات بهداشتی، طب پیشگیری، واکسناسیون، پاستوریزه کردن، پاستوریزاسیون، استرلیزاسیون، سترون کردن آفتاب گرفتن، برنزه
سطح را برداشتنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: بُعد ا برداشتن، تراشیدن، تراش دادن(کردن)، برداشتن، خراشیدن، رنده کردن، پوست کندن، پوست گرفتن، زدودن، ستردن خط انداختن شیارکشیدن، دندانهدار کردن کندهکار
بازداشتفرهنگ فارسی طیفیمقوله: ارادۀ اجتماعی عام تگیری، توقیف، جلب، ضبط، اخذ، قید، قیدوبند، نگهداری، حفاظت زندانی کردن، حبس وسائلبازداشت: دستبند، یوغ، قفل
دریافتکردنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مناسبات ملکی ریافتکردن، وصول کردن، برداشت کردن، بهدست آوردن، گرفتن، بستانکار شدن بُردن(برداشتن)
تفریقفرهنگ فارسی طیفیمقوله: کمیت ریق، تقلیل، منها، کسر، حذف، برکناری، استثنا برداشت، اخذ جدایی مفروق علیه، مفروقمنه فقدان رقم کاهنده کشف
تشخیصفرهنگ فارسی طیفیمقوله: نتیجۀ استدلال خیص، استنتاج، نتیجهگیری، برداشت، قضاوت، تمیز، قوۀ تمیز تشخیص غلط، عدم تمیز، عدم تشخیص قیاس، استدلال رأی ملت، رأی عام، نظرخواهی، همهپرسی،
تشخیص دادنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: نتیجۀ استدلال دادن، نتیجهگیری کردن، تمیز دادن، نتیجهگرفتن، قضاوت کردن، برداشت کردن، استنباط کردن، دریافتن، دانستن، یافتن، دیدن انتخاب کردن قضاوت کردن د
ایدهسازیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اندیشۀ خلاق سازی، تشکیل مفاهیم، مفهومسازی، مثلسازی برداشت، استنباط، نظر، استنباط شخصی، یافته، دیدگاه، زاویۀ دید تصور، رؤیا، اندیشه تصویر ذهنی، مفهوم،