مناسبتفرهنگ فارسی طیفیمقوله: رابطه ، برازندگی، روایی، مربوط بودن، رابطه شایستگی، سزاواری، صلاحیت، کفایت، اصلحیت، مهارت، استعداد اقتضا ◄ مصلحت بهموقع بودن، فرصت بهجا بودن ضرورت، ایج
بارانفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ غیرآلی ، بارش، بارندگی، تگرگ نمنم باران، رگبار، باران بهاری، بارانِاسیدی، باران سرخ، باران مصنوعی، باراندن رعدوبرق، آسمانقرمبه، طوفان، هوای بارا
دریافتکنندهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مناسبات ملکی ] دریافتکننده، گیرنده▲، بردارنده دریافتی، وصولی، رسیده
متصرففرهنگ فارسی طیفیمقوله: مناسبات ملکی ] متصرف، تصرفکننده، رباینده ستاننده، بردارنده، گیرنده▼ غارتگر، غاصب، مهاجم، گرگصفت، حریص، آزمند، طماع راهزن آفتابنشین غارتگرانه ستمگر، بی
گیرندهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مناسبات ملکی اخذکننده، مکتسِب، کسبکننده، بهدست آورنده، ستاننده، بردارنده رباینده ◄ دزد صندوقدار، دریافتکننده 782 ◄ گیرنده تصرفکننده◄ متصرف▲