نشانی ازآینده بودنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: تداوم اندیشه ینده بودن، شگون (آمد، ...) داشتن، طالع یار بودن، امید دادن، نحوست داشتن، بدیُمن بودن، اخطار دادن آگهی دادن، دلالتکردن
نابههنگامفرهنگ فارسی طیفیمقوله: زمان هنگام، بیگاه، بیجا، بیمناسبت، بیموقع، بیوقت، نابهجا، نامناسب، توصیهنشده زودرس، پیشرس، پیش ازموقع، زود دیررس، باتأخیر، دیر غیرمترقبه، غیرمنتظ
پیشبینیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: تداوم اندیشه پیشبینی، پیشگویی، فالگیری، غیبگویی▼ الهام، وحی پیشبینی هوا خوشیمنی، خوشبختی، فال▼ نشانۀ بد، بدیُمنی، بدبختی خبر، اعلان، نشر اخطار، علام