باخطرمقابله کردنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار آتی بله کردن، باآتش بازی کردن، جان برکف بودن، جسور بودن، مصمم بودن، درافتادن، بهمبارزهطلبیدن قمارکردن
کتبیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: رسانۀ ارتباط . وسیلۀ انتقال اندیشه وشته، نوشتهشده، دستی، محرف، مدادی، مرقوم، مکتوب، تحریرشده، مندرج، درجشده، ثبت / ضبطشده شکسته، چسبیده، متصل، منفصل چ
اسبفرهنگ فارسی طیفیمقوله: حرکت ، بدخش، مادیان، خنگ، مرکب، بارگی، خیل رخش اسب جوان، کره انواع اسب: جنگی، بارکش، خراس، اخته نژاد اسب: عرب، کرد، عرب کرد، ترکمن، عرب ترکمن، چناران، سی
اهمیت دادنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار آتی ادن، بهحساب آوردن، باخطزرنوشتن، جدی گرفتن، تأکید کردن، اولویت دادن قدرنهادن، پربهادادن، ارجگذاشتن، تجلیل کردن، سالروز نگهداشتن بزرگ کردن ◄
پرخاش کردنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: تضاد در عمل (اختیار فردی) دن، تغیر کردن، بدخلقیکردن، مشاجره کردن، داد زدن، عربده کشیدن، بُراق شدن
بیظرافتفرهنگ فارسی طیفیمقوله: احساسات بین فردی بیحیا، پررو، بدخو، بداخلاق، بدخلق، ترشرو، فحاش یلخی، غیراجتماعی افسرده