منظمفرهنگ فارسی طیفیمقوله: نظم منظم، طبق مقررات، مرتب، باقاعده، هماهنگ مقرر، قانونی، بانسق، بانظم منتظم، منضبط، مطیع قانونمند، سیستماتیک، تحتکنترل، مضبوط آراسته، مرتب اتوکرده، چین
ناحقفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اخلاقیات ناراستی، ظلم، ستم، نادرستی، عدم تطبیق، بدی، اشتباه، غلط، خطا ننگ، شرم، بدنامی عدم مناسبت، عدم مصلحت درخطا بودن، سوء قضاوت، عدم تشخیص مغلطه، سفسط
غلاتفرهنگ فارسی طیفیمقوله: حرکت بوبات، بنشن، آجیلآش، باروبنشن، بقول دانه، حبه، تخم، تخمه، غله ارزن، برنج، بلال، ذرت، لپه، نخود گندم، جو، بلغور لوبیا، عدس، ماش، باقلا (باقالی، باقال
غذایاصلیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: حرکت چلوکباب، آبگوشت، دیزی، بزباش، چلوخورش، پلوخورش، خورش، خورشت، قلیه بریانی، غرمه (قرمه) کباب، کباب برگ، کوبیده، ممتاز، سلطانی، بلغاری، بختیاری، قفقازی