بحرانفرهنگ فارسی طیفیمقوله: زمان ر، تنگنا، نقطۀعطف، برهۀ حساس، بحبوحه، لحظۀ بحرانی، مطلب مهم فاجعه ◄ واقعه، مخمصه بهآخرخط رسیدن، آخرین تیرِ ترکش، تاآخرین نفس جنجال روز پیروز
بار آوردنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: علیت ر آوردن، بارور کردن، تخم(بذر) پاشیدن (افشاندن، افکندن)، کِشتن، کشت کردن، کاشتن تکثیر کردن، تولید کردن محصول دادن، بار دادن، میوه دادن▼ تولید مثل کرد
بارفرهنگ فارسی طیفیمقوله: حرکت ، باگاژ، توشه، باروبندیل، باروبنه، زاد، اقورراهی (آقورایی)، بنه، جسم منتقلشده کارگو، فله اضافهبار چمدان، جامهدان، کیسه، ساك، كیف دستی، کیف (ساک) س
بارانفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ غیرآلی ، بارش، بارندگی، تگرگ نمنم باران، رگبار، باران بهاری، بارانِاسیدی، باران سرخ، باران مصنوعی، باراندن رعدوبرق، آسمانقرمبه، طوفان، هوای بارا
بحرانفرهنگ فارسی طیفیمقوله: زمان ر، تنگنا، نقطۀعطف، برهۀ حساس، بحبوحه، لحظۀ بحرانی، مطلب مهم فاجعه ◄ واقعه، مخمصه بهآخرخط رسیدن، آخرین تیرِ ترکش، تاآخرین نفس جنجال روز پیروز
اقیانوسفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ غیرآلی قیانوس، دریا، بحر، پهناب، غرقاب، دریاچه هیدروسفر، آبکره، آبسپهر اقیانوس اطلس، آرام، هند، منجمد شمالی دریای خزر، دریای عمان مصب رود، رود، نهر