بحث کردنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: فرآیند استدلال ، مجادله کردن، سروکلهزدن، کلنجار رفتن، جروبحث کردن، بگومگو کردن، اره دادن [و] تیشه گرفتن
قابل بحثفرهنگ فارسی طیفیمقوله: شرایط و عَمَلِ شهود مورد بحث، مطرح، مطرح شده، مطروحه، طرحشده، مورد سؤال، سؤالبرانگیز
روابط عمومیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: نحوۀ ارتباط ط عمومی، اعلان عام، بحث آزاد اشتهار، خوشنامی، محبوبیت، معروفیت، شهرت تبلیغ، ترویج، پروپاگاند، مغزشویی، شستوشوی مغزی، تلقین، انگیزش نامۀ خوا
تهییجفرهنگ فارسی طیفیمقوله: عواطف عام هییج، تحریک، تشویق، تشجیع، انگیزش، تأثیر شیفتن، مجذوب کردن، مفتون کردن، افسون کردن، جادوگری غلیان، آتش کولیبازی تهییج عامه، آشوبگری، انقلاب بر
مشروطفرهنگ فارسی طیفیمقوله: ارادۀ اجتماعی وابسته مشروط، تعهدزا، الزامآور، محدودکننده موقتی مشکوک بحثانگیز، مورداختلاف
قابل بحثفرهنگ فارسی طیفیمقوله: شرایط و عَمَلِ شهود مورد بحث، مطرح، مطرح شده، مطروحه، طرحشده، مورد سؤال، سؤالبرانگیز
مناظرهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: فرآیند استدلال ، بحث، جدل، آنالیز، پرسش جروبحث، مجادله، اصطکاک، مشاجره، جدال، کلنجار، مناقشه دیالکتیک دیالوگ، گفتمان تز، قضیه، مسئله، لِم، فرضیه، تئوری،