بستهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: شکل ته، گرفته، مسدود، خفه، چفت، سدشده، جلوگیریشده ناگشاده مُنحل، تعطیلشده، برکنار بلوکه، مسدودشده و غیرقابل برداشت سرپوشیده
بزهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اخلاقیات صیر، گناه، لغزش، فسق، فسقوفجور، خلافکاری، جنایت، خلاف، قانونشکنی فول، خطا فقدان وظیفه، ناحق، عمل بیرحمانه پروندۀ کیفری (جزائی)
بُتفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مذهب م، پیکر، تندیس، مجسمهسازی، تصویر، شبیه، فتیش، توتم، گوسال طلایی، بت چینی موضوعات پرستش خرافات
ضدیت بامذهبفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مذهب ذهب، شرک، کفر، بیحرمتیبهمقدسات، جاهلیت، ارتداد، بدعت شیطان اعتقاد به اصالت عقل، آزادگی، ماتریالیسم، مادهگرایی، مارکسیسم، دنیویت
کلهشقبودنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار فردی؛ عام کلهشقبودن، سرسخت بودن، سرسختی کردن، پافشاری کردن، مصمم بودن مطمئن بودن لجکردن، سر لج افتادن، سماجت کردن، ترشرو بودن ثبات داشتن، مقاومت
مخروطفرهنگ فارسی طیفیمقوله: شکل وط، کلهقند بوق، شیپور، شکل زنگوله، شکل تخممرغی، قیفیشکل، [کلاه قیفی، ] مخروطیشکل، گنبدی بتهجقه◄ نگار مخروط سایهدار، سایه روشن گنبد مقاطع مخروطی
کرویفرهنگ فارسی طیفیمقوله: شکل روی، گِرد، گویمانند، گویین، قلنبه، چاق تخممرغی، استوانهای، مخروطی، پیازیشکل، قطرهایشکل، بتهجقهای مدور، محدب