باریدنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ غیرآلی وریختن، آمدن، باران آمدن، باران زدن، باران گرفتن، شُرشُر آمدن، برف آمدن، آب شدن اشک ریختن
متعدد بودنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: عدد دد بودن، فراوان بودن، زیادبودن، متعدد بودن، بسیار بودن، فت و فراوان بودن، ازآسمان ریختن (باریدن)، وافربودن زیاد شدن، افزون شدن، بیشمارشدن، بیش ازحد
وسایل نقلیۀ عمومیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: حرکت نقلیۀ عمومی، تاکسی، اتوبوس، مینیبوس اتوکار، كامیون، باری، کشنده، اسب، تریلر ماشینهای راهسازی، ماشینهای سنگین، لودر، بولدوزر، گریدر، بیل مکانیکی قطا