نهایتاًفرهنگ فارسی طیفیمقوله: نظم تاً، آخرالامر، آخر دست، آخرسر، آخر▲، آخرسری، بالمآل، عاقبتالامر، النهایه بالاخره، آخر، سرانجام، عاقبت، درپایان، درآخر، آخرش اواخر
زندانیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: ارادۀ اجتماعی عام زندانی، بندی، بازداشتی، اسیرجنگی، زندانی سیاسی متهم، محکومبهحبس، محکوم بهزندان بااعمال شاقه زندانی انفرادی درزندان، درمحبس، پشتمیلهها