مصممفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار فردی؛ عام راسخ، جدی، بااراده، قُد، کلهشق، سمج، بُرّا، قاطع، متمرکز، متوجه باثبات، ثابتقدم، استوار متین، مطمئن، خاطرجمع کمرهمتبسته، تصمیمگرفته،
غلاتفرهنگ فارسی طیفیمقوله: حرکت بوبات، بنشن، آجیلآش، باروبنشن، بقول دانه، حبه، تخم، تخمه، غله ارزن، برنج، بلال، ذرت، لپه، نخود گندم، جو، بلغور لوبیا، عدس، ماش، باقلا (باقالی، باقال
دانافرهنگ فارسی طیفیمقوله: نتیجۀ استدلال ا، دانشمند، بخرد، خردمند، باادراک، آگاه، آشنا، متوجه فرزانه، فهیم [صورت اسمی:] ◄ دانا، دانشمند مطّلع، مجرب، خبره
علّیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: علیت فت] علّی موجب، موجد، ایجادکننده، آفریننده، پدیدآورنده، زاینده، مولّد بانی، باعث منجر مؤثر ضروری، واجب، اجباری، الزامی، وادارکننده، اصلی، باارتباط، م