ورزش باستانیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: احساسات فردی ستانی، ورزش زورخانه، چوگان، شکار، تیراندازی، اسب تازی فنونزورخانه، شیرینکاری، شلنگ، شاطری، زورگری، چرخ زدن، کباده کشیدن، تکپر، تکچرخ وسائل
آسانیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: تضاد در عمل (اختیار فردی) آسانی، راحتی، سهولت، روانی، سادگی تسهیل، آسان سازی، سادهسازی، کمک آسودگی، آسایش، خاطرجمعی، استراحت، تهییجناپذیری تساهل، آسان
آبوهوافرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ غیرآلی وهوا، شرایط اقلیمی هوای خنک، باصفا، مطبوع، بارانی، برفی تغییرات آبوهوا: آفتاب شدن، آفتابی شدن، ابری شدن هواشناسی، اقلیمشناسی منطقۀ آبوهوای
کهنهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: زمان ء کهنه، چیز کهنه، (اشیای) عتیقه▼، زیرخاکی، آنتیک، فسیل میراث فرهنگی، آثار باستانی باستانشناسی