تلونمزاجفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار فردی؛ عام نمزاج، تفنن، بوالهوسی، بازیگوشی، بیثباتی فکری، بیعزمی، عیاشی، ولنگاری▼ رفتار غیرعاقلانه، جانبداری، جبههگیری، پیشداوری تغییرپذیری تن
جوانفرهنگ فارسی طیفیمقوله: زمان ] جوان، نوجوان، برنا [حالتاسمی جوان 132] نابالغ، خردسال، نونهال، نوباوه، تازهپا صغیر، کودک، بچه، بچهصفت، بازیگوش کودکانه، بچگانه شیرخواره بیتجربه
دمدمیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار فردی؛ عام ، بوالهوس، بلهوس، متلون، هوسباز، تفننی، متفنن، بازیگوش، بیمسئولیت، سبکسر بیعار، بیعفت، بیوفا، خائن بیهدف، بیانگیزه، جبلی، بلاتکل
بیثباتیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار فردی؛ عام یثباتی، بوالهوسی، تغییر عقیده▼، تجدید نظر، ازگذشتهبریدن، توبه نادرستی، فقدانوظیفه، خیانت، فرقهگرایی چشمپوشی تناقضگويى، فقدانمسئولیت،