بعدیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: نظم ] بعدی، پسآمد، پیرو اخیر، نزدیک متعاقب، زیرین، ذیل، تالی، مابعد، پسین، متأخر، آتی افزودهشده پشتی منتجه، به علت/ ناشی از
لولۀ بادیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ غیرآلی لولۀ بادی، بادگیر، دودکش، هود نای، نایژه، بینی سرلوله، دهنه، هواگیر، منفذ نی، نای، فلوت، سازهای بادی چوبی، سازهای بادی برنجی، ساز دهنی چپق، پ
سازهای بادی چوبیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ آلی چوبی، باسون، کلارینت، نی، نای، فلوت، سرنا، اوبوا، قرنی، رکوردر ارگ، ارگانون سوت، سازدهنی لولۀ بادی بالابان، غوشه آژیر
سازهای بادی برنجیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ آلی برنجی، شیپور فرانسوی، ترومبون، توبا، شیپور، ترومپت، ساکسوفون، کورنت، هورن (شیپور)فرانسوی، بوق، ناقور
لولۀ بادیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ غیرآلی لولۀ بادی، بادگیر، دودکش، هود نای، نایژه، بینی سرلوله، دهنه، هواگیر، منفذ نی، نای، فلوت، سازهای بادی چوبی، سازهای بادی برنجی، ساز دهنی چپق، پ
سازهای بادی چوبیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ آلی چوبی، باسون، کلارینت، نی، نای، فلوت، سرنا، اوبوا، قرنی، رکوردر ارگ، ارگانون سوت، سازدهنی لولۀ بادی بالابان، غوشه آژیر
ناوفرهنگ فارسی طیفیمقوله: حرکت تی، سفینه، جهاز، قایق، لنج، قایق بادبانی، قایق بادی، کشتی بخار، هاورکرافت، ناو هواپیمابر، کشتیجنگی زیردریایی، سکوی دریایی قایق نجات، بادبان، پارو نا
سازفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ آلی ز، وسیلۀ موسیقی، سازهای زهی، بادی، چوبی، برنجی، کوبشی▼ ارکستر، موسیقیدان نوازندگی، اجرا 725 ◄ موسیقی وسایلمربوط بهنوازندگی: آرشه، مترونوم، مضر
مکانیکیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار آتی کانیکی، ماشینی، اتوماتیک، خودکار، اتومات، مکانیزه ابزارمند بادی، پنوماتیک، آهنبُر صنعتی