حاضریفرهنگ فارسی طیفیمقوله: حرکت غذای حاضری، غذایسبک، عصرانه، اشتهاآور پیش غذا، اردور، آنتره، بوفه ساندویچ، لقمه کوکو، کوکوی سبزی، بادنجان آش، سوپ، با، شوربا، آب، آبِ-، آب خورش، آشر
سبزیجاتفرهنگ فارسی طیفیمقوله: حرکت یجات، سالاد کلم، گلکلم، کلم قمری، بروکسل، کاهو، آندیو خیار، خیارچنبر، چنبرخیار گوجه فرنگی، بادنجان، کدوسبز لوبیا سبز، نخودفرنگی شلغم، چغندر، لبو، ه
چاپلوسفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اخلاقیات اپلوس، متملق، تملقگو، چربزبان، مجیزگو، فرصتطلب مداح، ستاینده، آدم چاپلوس، مفتخور، بادنجاندورقابچین، آدم تأییدکننده، آدم خوشرقص طفیلی، شخص
خوشرقصفرهنگ فارسی طیفیمقوله: احساسات فردی قص، نوکر، متملق، بادمجان دورقابچین، بادستمال ابریشم، کاسهلیس، طفیلی، خوشخدمت، خائن، چاکر تابع، ترسو، مطیع، چاپلوس بز اخفش، آدم تأییدکننده
چاپلوسی کردنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اخلاقیات لوسی کردن، تملق گفتن، تملقکردن، مجیز دیگری را گفتن، دستمال یزدی انداختن (بهدست گرفتن)، هندوانه زیر بغلکسی گذاشتن، بادمجان دور قاب چیدن، نوکرصفت