آدم گریزپایفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار آتی شخص دوریکننده، طفرهزن، آدم اززیرکار دررو، ترفندباز، طفل گریزپای، شاگرد مدرسهگریز، بچۀ مکتبگریز، سرباز فراری، خوددار، آدم پرهیزگار متقلب،
آدم اهریمنصفتفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اخلاقیات هریمنصفت، آدم پلید، امالخبائث، دد جانور، آدم ددمنش، حیوان، آدمخوار، آدم سنگدل، سادیست، دیکتاتور روح پلید، هیولا، غول، غول بیابانی، جن، دیو
[اسم] پاکدامنیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اخلاقیات امنی، عفت، عفاف، پاکی، عصمت، معصومیت، بیگناهی، اخلاص، پرهیزگاری، فروتنی امساک، اعتدال خلوص، صافی، قاطینداشتن، سادگی تمیزی، پاکی، طهارت، پاکیزگی
آدم رؤیاییفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اندیشۀ خلاق رؤیایی، آیندهنگر، سروش متوهم، روانپریش ◄ پریشانی خیال ایدهآلیست، انساندوست افراطی
حروف اول اسمفرهنگ فارسی طیفیمقوله: رسانۀ ارتباط . وسیلۀ انتقال اندیشه اول اسم، مخفف، نمادگذاری، اختصار
آدم گریزپایفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار آتی شخص دوریکننده، طفرهزن، آدم اززیرکار دررو، ترفندباز، طفل گریزپای، شاگرد مدرسهگریز، بچۀ مکتبگریز، سرباز فراری، خوددار، آدم پرهیزگار متقلب،
آدم اهریمنصفتفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اخلاقیات هریمنصفت، آدم پلید، امالخبائث، دد جانور، آدم ددمنش، حیوان، آدمخوار، آدم سنگدل، سادیست، دیکتاتور روح پلید، هیولا، غول، غول بیابانی، جن، دیو
همگانفرهنگ فارسی طیفیمقوله: نظم گی، همه، آحاد، هرشخصی، هرکس، عوام، آدم آدم عادی تودۀ مردم، رعایا سرباز گمنام، بینامی همهکس، همهچیز، تروخشک
دنبالهروفرهنگ فارسی طیفیمقوله: نظم رو، فرد دنبالهرو، پیرو، آدم تاییدکننده، سنتگرا، اهل مقلد آدم وفادار، فدایی آدم آهنی