ایمن بودنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار آتی من بودن، درامان بودن، خطرراردکردن، پناه گرفتن، دررفتن، محتاط بودن، فاصلهرا حفظ کردن
ایمنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار آتی یبناپذیر، رویینتن، مصون، تسخیرناپذیر، درامان، مطمئن امان، بزینهار، مأمون، بیترس، سالم، عافیتطلب
ایمنیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار آتی امنیت، امن، تأمین، تأمین جانی، سلامت، عافیت، مصونیت، معافیت، امان، اطمینان، اعتماد صیانت ذات امنیت، آرامش، آسودگی، امن، صلح ایمنسازی، مصونس
آیین توبهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اخلاقیات شعائر توبه، اقراربهگناه، اعتراف، توبه، ریاضت، وضو، استحمام، وسیلۀ تنبیه اَحیا، دعای ندبه، دعای توسل، دعای کمیل، رازونیاز، گریه، گریهوزاری، شب
آیینفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مذهب شعائر، مناسک، اعمال، احکام، مراسم عبادی، مراسم مذهبی، مجلس ترحیم، اربعین احیا، سینهزنی، زنجیرزنی، نخل، پرچم، آبتربت زیارت، طواف، حج، حج تمتع، حجعمر
مطمئن بودنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مبانی استدلال طمئن بودن، کاملاً روشن بودن، قطعی بودن، حتمی بودن، ردخور نداشتن، بایستن مشخص شدن اطمینان داشتن، اعتمادداشتن (کردن) به (بر) چیزی (کسی)، متکی
پایین بودنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: بُعد ایین بودن، زیر چیزی بودن، زیر بودن، خوابیدن، خزیدن، پایین آوردن فرو-، ◄ پایین آمدن
درستکار بودنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اخلاقیات ستکار بودن، امین (امانتدار،...) بودن، ازخود امانت نشان دادن، پرهیزگار بودن، راست گفتن، عادل بودن
پایانفرهنگ فارسی طیفیمقوله: نظم ایان، خاتمه، انجام، انقضا، ختم، اتمام نتیجه، معلول توقف انجام کار، پیامد آخر▼، انتها▼، سرانجام، عاقبت، فرجام، نتیجه، آخروعاقبت، غروب، غایت اختتام، کا
بدعتفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مذهب عت، مخالفت باعقیدۀهمگان، دراقلیت بودن، بدعتگذاری، هنجارشکنی، عدول، عدول ازاصول آیین نو، عقیدۀ تازه برخلاف مذهب اصلی، ناحق خرافات، خطا انحراف، کجرو