اکراهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار فردی؛ عام راه، عدم تمایل، امتناع، بیمیلی، اعتراض، نظر مخالف، ملاحظات عار، شرم تحمیل، اجبار، ممانعت، منع ضدیت
اکراه داشتنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار فردی؛ عام شتن، اززیرکاری دررفتن، عار داشتن، مورد تحمیل قرار گرفتن، اخ کردن، میل نداشتن، امتناع کردن، ملاحظاتی داشتن، مخالفتکردن، اعتراض کردن، ضدیت
ژیمناستیکفرهنگ فارسی طیفیمقوله: احساسات فردی ک، آکروباسی، آکروبات، بارفیکس، پارالل، حلقه، خرک پشتک، وارو، بالانس، بیرق، پاباز، پرچم، پُل، تاب، آغوشقا، آفتاب
بیمیلیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: احساسات فردی لی، اکراه، فقدان رغبت، ناخوشنودی، نارضایی، عدم رضایت، بیزاری، انزجار، تنفر، نفرت حساسیت، آلرژی
میل نداشتنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: احساسات فردی یل نداشتن، اکراه داشتن، بیزاربودن، حالش بهم خوردن، دوست نداشتن، اعتراض کردن عصبانی شدن متنفربودن، نفرت داشتن متأسف شدن، اکراه داشتن
بهصحنه آوردنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: رسانۀ ارتباط . وسیلۀ انتقال اندیشه ] بهصحنه آوردن، روی اکران آوردن، افتتاحکردن اجرا کردن، نمایش اجرا کردن روی اکران آمدن، اکران شدن